پنج ماهگی پسر طلا
مامان و بابا را کامل میشناسی و با دیگران غریبی میکنی.
وقتی بابا حامد از کار برمیگردد و در را باز میکند خنده زیبایی بهش میکنی. توی روروئک مینشینی و عقب عقب میروی.
لبهای قشنگت منو کشته
دوست داری هرچی من درست میکنم مزه کنی.
غلت میزنی و به پهلو میخوابی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی