پسرم علیرضا پسرم علیرضا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

میوه ی زندگی

مسافرت عیدانه

پسر قشنگم ما یک مسافرت 8 روزه به شمال داشتیم، البته بعد از ایام تعطیلات عید  همراه خانواده بابایی حسن فعلا عکسها را میگذارم تا بعد سفرنامه را. به دلیل بسته بودن جاده چالوس در روز اول سفر ، مسافرت از قزوین ویک شب در خانه معلم  آنجا بودن شروع شد باراجین قزوین       جاده چالوس و خوردن آش های معروف   ویلای مرزن آباد    نمک آبرود و بالای کوهها   بابلسر و ویلای بانک بابا     آمل (جنگل بریلان) ...
6 ارديبهشت 1393

سفرهای علیرضا

سفر تبریز اولین سفر زندگی علیرضا به تبریز همراه دایی ابوالفضل و حسن  بود.(با ماشین) اینجا ائلی گلی تبریز است .خیلی باد میآمد ما حواسمان نبود اول همه رفتیم توی چادر شما را گذاشته بودیم بیرون چادر توی هوای سرد در مسیر برگشت یاد گرفته بودی پاهایت را روی دسته کریر میگذاشتی و من از این حرکتت خوشم می آمد. سفر ابیانه تیرماه 89 ابیانه همراه عمو امیر و خانومش     سفر کیش سفر بعدی شما به کیش همراه مامان و بابا حامد بود.(با هواپیما)  سفر علیرضاجان به مشهد مقدس همراه خانواده بابا حامد بود.(با ماشین)       &...
10 اسفند 1392
1