پسرم علیرضا پسرم علیرضا، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

میوه ی زندگی

24 ماهگی(2سالگی)

1392/11/24 20:57
نویسنده : مامان و بابا
95 بازدید
اشتراک گذاری

علیرضای مامان در اوج توجه است و دائما سخنرانی میکند به کسی مهلت حرف زدن نمی دهد.

  عاشق این لباس من است و غافل میشوم از داخل کشویم بر میدارد و میپوشد.

علیرضا

علیرضا سعیدی صابر

تمام رفتارها و حرکات بابا حامد را تکرار میکند.

بابا !!!!!!خوش تیپ

علیرضا

 

علی

هر شب در خواست یک اِصه (قصه) از بابا حامدی دارد.

تقریبا هر ماه یک روز تولد می گیریم و با یک کیک به خانه مامانی حسن یا مامانی سجاد میرویم و مراسم تولد برگزار می شود .

این هم یک نمونه از کیک ها

علیرضا

 

علیرضا سعیدی صابر

علیرضا

 

نزدیک دو ماه است که از آپارتمان الوندی به آپارتمان گلستان آمدیم و هر روز کارمان شده پیاده با دوچرخه علیرضا خان برویم پارک پیام نور که انتهای بلوار 75 متری است.ایشان تاب بازی کنند.

 

علیرضا سعیدی صابر

 

حواسش جمع است و هیچ چیزی را فراموش نمیکند اصلا نمی شود بهش قول بی حساب  داد . به اطراف و اتفاقات اطرافش توجه میکند.

یکی دو هفته است که مجددا شیشه با شیر میخورد فقط هم شیر اگر آب قند یا آبجوش نبات بهش بدم شیشه را بو میکند و اصلا لب نمیزند.

عکس هایی که خودت خ.استی ازت بگیرم.

علی

 بابا!!!ژست

علیرضا

ابوالفضل از وقتی ترم دانشگاهش شروع شده و رفته نیامده است علیرضا خیلی دلتنگی میکند و همین طور آقاجون و عمو احسان هم رفتن حج واجب برای آنها هم دلتنگی می کند.یعنی دوری را میفهمد!!!!!!!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)