پسرم علیرضا پسرم علیرضا، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

میوه ی زندگی

مسافرت عیدانه

پسر قشنگم ما یک مسافرت 8 روزه به شمال داشتیم، البته بعد از ایام تعطیلات عید  همراه خانواده بابایی حسن فعلا عکسها را میگذارم تا بعد سفرنامه را. به دلیل بسته بودن جاده چالوس در روز اول سفر ، مسافرت از قزوین ویک شب در خانه معلم  آنجا بودن شروع شد باراجین قزوین       جاده چالوس و خوردن آش های معروف   ویلای مرزن آباد    نمک آبرود و بالای کوهها   بابلسر و ویلای بانک بابا     آمل (جنگل بریلان) ...
6 ارديبهشت 1393

نوروز 93

پسر عزیزم امیدوارم سال خوبی را آغاز کنی. امسال لحظه سال تحویل منزل مامانی حسن بودیم و در کنار مامانی و بابایی و دایی جون هات بودیم.با دایی علی که دبی زندگی میکند و شما به خوبی می شناسی( البته از روی عکس چون 4 سال است که ندیدیمش)  ارتباط داشتیم و سال تحویل را تبریک گفتیم البته مامانی حسن قبل از عید 20 روز دبی بود و برای شما حسابی سوغاتی از طرف دایی جونت آوردن. عکسهای شب عید در کنار سفره هفت سین خانه خودمان       ...
6 فروردين 1393